Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-08@20:25:48 GMT

روایت تلاش برای زندگی کردن در قالب طنز

تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۳۳۰۲

روایت تلاش برای زندگی کردن در قالب طنز

‍‍‍‍‍‍

هرچند تئاتر «گربه‌شور» به کارگردانی و نویسندگی امید نیاز یک نمایش با محتوای طنز است اما این تئاتر در اوج طنز بودن یک تئاتر درام است که مخاطب را پس از تماشای آن مدت‌ها درباره زندگی کردن است، به فکر فرو می‌برد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تئاتر «گربه‌شور» به نویسندگی و کارگردانی امید نیاز را بی‌شک باید یکی از مؤثرترین تئاترها در حوزه اجتماعی دانست، تئاتری که با بهره‌گیری زبان طنز به بیان نازیبایی جامعه می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خط داستان و شخصیت‌پردازی‌های این تئاتر به‌گونه‌ای است که می‌توان به این نمایش لقب فراژانر داد.

نمایش در فضای سورئال اجرا می‌شود، فضایی که شخصیت‌های اصلی داستان درباره علت یکی از قوت‌های همکاران خود «عموغفور» اعتراف می‌کنند، اعترافی که هرکدام از شخصیت‌ها رواتی از فوت عمو غفور دارند و امید نیاز توانسته با هنرمندی در خط داستان‌نویسی به‌خوبی برداشت‌های متفاوت افراد جامعه از یک حادثه را بر اساس جهان‌بینی خود بیان کنند.

گربه‌شور بیان بی‌عدالتی‌ها و آرزوهای فروخورده افراد یک جامعه است، داستان تلاش برای زندگی کردن است و چه خوب شخصیت عمو غفور در آخرین دیالوگ‌های خودرو به مخاطبان می‌گوید: «سخت‌ترین کار دنیا زندگی کردن است» و درحالی‌که جمله‌اش تمام نشده است دست‌هایش را جلوی دهان خود می‌گیرد و بغضش را فرومی‌خورد، برای مرگ آماده می‌شود.

حرکات فرم در داستان هرچند هنرمندانه است اما در بعضی از مواقع خط‌وربط آن با خط داستانی نمایش مشخص نیست هرچند حرکات بر خواسته از فضا و دکور صحنه که نمای یک‌مرده شور خانه را نمایش می‌دهد اما انتخاب آهنگ و برخی حرکات فرم این پریش را برای مخاطب ایجاد می‌کند که ارتباط آن با خط داستانی نمایش چیست اما امید نیاز در پایان نمایش با انتخاب آهنگ مناسب این حرکات فرم را به بهترین شکل ممکن با خط داستانی منطبق می‌کند و حرکات فرم کارکرد خود را از فضای طنز و سرگرمی به تأمل به مخاطب می‌دهد.

شخصیت‌های گربه‌شور هرکدام نمایانگر بخش مهمی از جامعه هستند شخصیت «قاسم» که جواد مدنی آن را بازیگری می‌کند، بیانگر نسل جوانی است که از هر ابزاری برای دیده شدن استفاده می‌کنند، از قشری که سرخوردگی‌های اجتماعی و اقتصادی را خود در قالب دروغ به شکل زیبا بیان می‌کنند اما باوجود برخی از صفات اخلاقی بد در طول نمایش شاهد ذات و سرشت پاک آن‌ها هستم. انتخاب جواد مدنی برای ایفای نقش شخصیت قاسم هوشمندانه بوده است و لهجه و اصلاحات اصفهانی به کمک خط داستانی کمک کرده که این شخصیت در کنار شخصیتی به نام شوشتری در بین شخصیت‌های نمایش محبوب‌تر و قابل‌تأمل باشد.

شخصیت «شوشتری» که آن را حسن جویره بازی می‌کند یکی از محورترین شخصیت‌های این نمایش است شخصیتی که گرفتار جهل و خودخواهی است و به‌غیراز خود به هیچ‌چیز دیگر فکر نمی‌کند، حتی حاضر است برای رسیدن به منافع خود دوستان صمیمی خود را به‌راحتی بفروشد و یا حتی برای دریافت حق‌الزحمه‌ای بیشتر دست به دامن ریا شود و پیش افراد نقش بازی کند. به‌جرئت می‌توان گفت یکی از قسمت‌های پرطنز و البته قابل‌تأمل تئاتر گربه‌شور، بخش اعترافات شخصیت شوشتری است، و خط داستانی این نمایش به‌اندازه‌ای در این قسمت نمایش توانسته جهان‌بینی افرادی همچون شوشتری نسبت به وقایع و اتفاقات اطراف باظرافت و هنرمندی کامل نشان دهد که مخاطب درحالی‌که که برایش این قسمت خنده‌دار است با خود فکر کند یک فرد تا چه اندازه می‌تواند به خاطر منافع خود دیگران را به‌راحتی فدا کند. بازی حسن جویره با حرکات و زبان بدن مناسب نقش شوشتری را به‌خوبی برای مخاطب قابل‌باورتر کرده است و این باورپذیری به‌گونه‌ای است که حتی در پایان نمایش تماشاگر درناخودآگاه خود حسن جویره را همچنان حسن جویره می‌بیند.

درکنار خط داستانی تئاتر گربه‌شور آنچه به این نمایش جان می‌دهد شخصیت‌های آن است هرچند نمایش قهرمان محور نیست و هرکدام از شخصیت‌ها از یکدیگر جدا هستند اما توانسته حس همزادپنداری را در مخاطب به‌خوبی ایجاد کند حتی درباره شخصیت عمو غفور که تا لحظه‌های آخر نمایش نقش چندانی ندارد اما به‌یک‌باره این شخصیت در پایان نمایش محوری می‌شود که می‌توان نمایش گربه‌شور به قبل از بیان داستان عموغفور و قبل از آن تقسیم کرد.

صحنه‌پردازی در گربه‌شور هنرمندانه است و هرکدام از اجزای صحنه در عین سادگی استعار گونه است. تخت مرده‌شور خانه یا همان سنگ سفید وسط صحنه و پشت سر آن، پنجره‌ای که رو به سیاهی باز می‌شود تضادی عمیق را ایجاد کرده است. دکوری که تا پایان نمایش به همان شکل باقی می‌ماند امّا به‌واسطۀ جنب‌وجوش و پویاییِ بازیِ بازیگران، برای مخاطب ایجاد خستگی نمی‌کند. دینامیک و پویا بودن این نمایش یکی دیگر از ویژگی‌های تئاتر گربه‌شور است و این دینامیک بودن به‌اندازه‌ای است که مخاطب متوجه نمی‌شود که فضای دکور نمایش ثابت است و حتی این دینامیک بودن در مواقعی که حرکت فرم نیست با طی کشیدن مداوم شخصیت‌ها بر روی صحنه و یا نورپردازی جبران شده است.

تئاتر گربه‌شور در عین اینکه یک نمایش طنز است اما در دل خود یک تئاتر عمیق درام است و در پایان نمایش این درام بودن جای خود را به طنز کامل می‌دهد، جایی که شخصیت عمو غفور بعد از یک ساعت اجرا شروع به روایت زندگی می‌کند و به‌اندازه‌ای فضای درام در این نمایش به‌شدت می‌گیرد که مخاطب در پایان نمایش حس نمی‌کند که ساعت‌های پای طنز این نمایش خندیده است و بیشتر احساس می‌کند که یک تئاتر درام دیده است. البته ذکر این نکته ضروری است که ایفای نقش ابراهیم کریمی در نقش عمو غفور بی‌تأثیر نیست به‌اندازه‌ای این شخصیت توسط کریمی به‌خوبی بازی می‌شود که مخاطب به‌جای توجه به دیالوگ‌های پایانی عمو غفور و نورپردازی و صحنه‌آرایی لحظات آخر نمایش توجه اش به حرکات و بازی ابراهیم کریمی است.

به گزارش ایمنا، تئاتر گربه‌شور تا سی‌ام اردیبهشت‌ماه اهر شب ساعت ۱۹:۳۰ به روی صحنه می‌رود، در سالن مجتمع فرشچیان به صحنه می‌رود.

کد خبر 660170

منبع: ایمنا

کلیدواژه: امید نیاز شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق پایان نمایش اندازه ای خط داستانی زندگی کردن حرکات فرم خط داستان امید نیاز شخصیت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۳۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری

آفتاب‌‌نیوز :

نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجرا‌های خود با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه‌ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگی‌های نمایش افشاری که این روز‌ها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.

در این یادداشت آمده است:

«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلم‌های مختلف و طرح روایت‌های متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش می‌رفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربه‌های خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت می‌کرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آن‌هایی که نمایش‌های «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیده‌اند، او را به خاطر می‌آورند. بازیگر هم‌نسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را می‌داد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلی‌شان بود، اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.

افشاری، به خاطر ویژگی‌های ظاهری‌اش اغلب در نقش‌های کمدی و فضا‌های طنزآمیز روی صحنه می‌رفت، صدای خوب، قدرتش در بداهه‌گویی و انعطاف بدنی‌اش کمک می‌کرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدی‌اش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد می‌تواند سیمای جوان بذله‌گو و طناز را تغییر دهد.

موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه ساده‌اش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط می‌شد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی می‌کرد، از تماشاگر خنده می‌گرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر می‌کرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و ساده‌دل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.

طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزد‌های وسوسه‌کننده عمر بازیگری افشاری را تضمین می‌کند. نکته‌ای که به نظر می‌رسد، یکی از دغدغه‌های شکل‌گیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار می‌دهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان می‌دهد که فردای حرفه‌اش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمی‌بیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی می‌کند که دوره طلایی حرفه‌اش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاری‌های فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملال‌آور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازی‌اش تینو صالحی قرار داده است.

تعامل و بده بستان‌های آن‌ها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشت‌های قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلک‌های سیاسی و تکه‌پراکنی‌های اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، می‌تواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکه‌های اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی می‌کند.

برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویا‌های او همچنان روی صحنه جان می‌گیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس می‌کند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوع‌الکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواسته‌ای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترس‌ها و تردید‌های یک ستاره، غیرقابل باور نیست.

«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستاره‌هاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» می‌تواند بار‌ها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمی‌گیرد.

منبع: خبرگزاری مهر

دیگر خبرها

  • مهمانی جشنواره تئاتر رضوی در ۶ شهر ایران
  • راهیابی یک اثر از ملایر به جمع ۱۲ تئاتر برتر دانش آموزان کشور
  • جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول؛ از Women at War تا Parade’s End
  • نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود
  • علیرضا کوشک‌جلالی به تماشاخانه ایران‌شهر می‌آید
  • ۱۰ شخصیت برتر سریال «شوگان» که ما را شیفته این روایت حماسی ژاپنی کردند
  • کوشک جلالی با «آرت» به تماشاخانه ایرانشهر می‌آید
  • استقبال از «آن برد» غافلگیر کننده بود/ دغدغه همیشگی «مهاجرت»
  • جان تری و توصیف شخصیت های فوتبالی در قالب کلمات کوتاه / زیرنویس فارسی